*به نام نامیه نامی که جز او نامی نیست*
قال امیرالمومنین علی (علیهالسلام): اکبر العیب أن تعجب ما فیک مثله ؛ بزرگترین عیب آن است که: عیبى را که خود نیز دارى، در دیگران، عیب بشمارى. (1) شرح حدیث: کسانى هستند که عیب و ایرادى را که در اعمال و رفتار خودشان وجود دارند، نمىبینند و به حساب نمىآورند، اما همین که آن عیب را، در شخص دیگرى ببینند، زبان به عیبجویى و انتقاد باز مىکنند، و همه جا و پیش همه کس، از عیب آن شخص سخن مىگویند. براى مثال: گاهى کسى را مىبینیم که براى حقوق انسانى دیگران، ارزش قائل نیست، حق مردم را پایمال میکند، دستمزد کارى را که دیگران برایش انجام دادهاند نمىدهد، یا کم و با تأخیر میدهند، قول و قرارهاى خود را به هم میزند، و وعدههایى را که به مردم داده است انجام نمىدهد. اما همین شخص، به محض آن که دیگرى، کمترین حق او را پایمال کند، یا دستمزدش را یک ریال کمتر یا یک روز دیرتر بدهد، یا با او مختصرى بدقولى کند، یا وعدهاى را که به وى داده است انجام ندهد، فریادش به آسمان میرود، و همه جا، از آن شخص، عیبجویى و انتقاد میکند. شاعرى، در همین معنى گفته است: ببرى مال مسلمان و چو مالت ببرند داد و فریاد بر آرى که: مسلمانى نیست! امام علی(علیهالسلام) مىفرماید: این خود، بزرگترین عیب است که تو، عیبى را در مردم ببینى و آن را زشت و ناپسند بشمارى و زبان به انتقادش بگشایى، در حالی که خودت نیز، شبیه همان عیب را داشته باشى، ولى به آن توجه نکنى. البته، منظور امام این نیست که وقتى در دیگران عیبى را دیدى که خودت نیز شبیه آن عیب را دارى، همین کافى است که عیب دیگران را به زبان نیاورى، و در عوض، عیب خودت نیز، سر جایش باقى بماند. بلکه، منظور این است که وقتى، عیب دیگران، باعث ناراحتى ما شد، هوشیار باشیم و فورا به خود آئیم و ببینیم که آیا خود ما نیز، آن عیب را داریم یا نه؟ و اگر دیدیم که خودمان نیز، دارى همان عیب هستیم، در صدد برطرف کردن آن بر آئیم، زیرا آن عیب، همانطور که در وجود دیگران، ما را ناراحت کرده است، در وجود ما نیز باعث ناراحتى دیگران خواهد شد. قلبهایی که فرودگاه ملائکه اند حجتالاسلام والمسلمین دکتر علی رفیعی، استاد حوزه علمیه قم بامداد یکشنبه در مراسم احیای شبهای قدر که در شبستان امام خمینی (ره) حرم مطهر حضرت معصومه(س) با حضور زائران و مجاوران بارگاه ملکوتی کریمه اهل بیت (س) برگزار شد، با اشاره به فضیلتهای شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان گفت: باید توجه ویژهای به این شب داشته باشیم، زیرا هم در قدر بودن امشب و هم در احیای آن تاکید بیشتری نسبت به شبها دیگر قدر است. وی درباره اهمیت شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان اظهار داشت: امام صادق(ع) در یک ماه رمضان بیمار شد و شبها نتوانست به مسجد برو، اما شب بیست و سوم به رغم بیماری به فرزندانش فرمود: امشب مرا به مسجد ببرید که آن حضرت را به مسجد بردند و این شب را در مسجد ماندند. استاد حوزه علمیه قم با بیان اینکه در روایات معصومین توجه خاصی به شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان شده است، خاطرنشان کرد: یکی از تاکیدات امشب، مسئله ارتباط با ولایت است. در این شب دعا برای امام زمان (عج) به ویژه خواندن دعای فرج بسیار تاکید شده است. با استناد به آیات قرآن و روایات، فرشتگان و ملائکه در زمین به صورت انسان ظاهر میشوند و ممکن است با هرکس صحبت کنند که در این باره در قرآن به نحوه دیدار حضرت ابراهیم، لوط و مریم با فرشتگان اشاره شده است.
وی در ادامه به تشریح چگونگی نزول فرشتگان و ملائکه پرداخت و ابراز داشت: بیش از 70 مرتبه در قرآن کلمه ملائکه آمده است و اعتقاد به ملائکه همردیف با اعتقاد به خدا یاد شده است. رفیعی گفت: خداوند بارها در قرآن کریم کلمه ملائکه و فرشتگان را در کنار نام خودش آورده است، پس کسی که به ملائکه ایمان نداشته باشد، در اصل اعتقاداتش خدشه وارد است. وی در ادامه در تبیین نحوه نزول فرشتگان روی زمین گفت: با استناد به آیات قرآن و روایات، فرشتگان و ملائکه در زمین به صورت انسان ظاهر میشوند و ممکن است با هرکس صحبت کنند که در این باره در قرآن به نحوه دیدار حضرت ابراهیم، لوط و مریم با فرشتگان اشاره شده است. استاد حوزه علمیه قم همچنین با بیان اینکه بیش از 20 نوع کار برای فرشتگان در قرآن و روایات نقل شده است، به آیات سورههای نازعات، صافات و مرسلات اشاره کرد و اظهار داشت: براساس این آیات شئون و کارهای فرشتگاه متفاوت است و تمام اموری که خدا برای بشر در نظر میگیرد از مجرا و کانال فرشتگان ابلاغ میشود. وی با اشاره به اینکه قلب انسان میتواند دو فرود داشته باشد، اظهار داشت: براساس آیات آخر سوره شعرا، برخی شیطان به قلبهایشان فرود میآید که گنهکار، دروغگو و اهل افترا کسانی هستند که شیطان به این افراد نازل میشود. رفیعی با بیان اینکه کسانی که فرشته به قلب آنها نازل میشود، هفت پیام به آنها داده میشود، اظهار داشت: نترسیدن از آینده، حسرت نخوردن برای گذشته، بشارت بهشت، رفیق و همراه بودن در دنیا و آخرت، مهیا بودن همه خواستهها در بهشت، برخورداری از همه نعمتهای مادی و معنوی و مهمان خدابودن وعدههایی است که فرشته به انسان میدهد. وی خاطرنشان کرد: فرشتگان به کسانی نازل میشوند که ایمان دارند و در ایمانشان راسخند. استاد حوزه علمیه قم با اشاره به آیات سوره فصلت گفت: قلب کسانی محل فرود فرشتگان قرار میگیرد که هم به خدا اعتقاد داشته باشند و هم در این اعتقاد، ایستادگی و استقامت از خود نشان دهند. وی با بیان اینکه استقامت به معنای ایستادگی بر پیروی از ولایت اهل بیت (ع) است، گفت: ولایت اهل بیت (ع) با ترک گناه و استقامت بر تقوا حفظ میشود. رفیعی ادامه داد: بنابر فرموده پیامبر اسلام، معنای دیگر استقامت که مکمل معنای اول است، استقامت در ایمان تا لحظه مرگ است. وی در ادامه با اشاره به آیات پایانی سوره شعرا گفت: برخی از قلبها فرودگاه شیطان است و به راحتی شیطان میتواند بر آنها امر و نهی کند و مثل گوی آنها را در دست خود بچرخاند. استاد حوزه علمیه قم، آمال و آرزوها و دنیاپرستی را عامل سقوط مسلمانان دانست و افزود: پیشرفت اولیه اسلام با زهد بود و سقوط مسلمانان با آمال، آرزوها، وابستگی به دنیال و دور شدن از زهد است. وی گفت: براساس آیات قران کریم گناه، دروغ و افترا قلب انسان را به فرودگاه شیطان تبدیل میکند. رفیعی شبهای قدر را شبهای توبه و استغفار دانست و اظهار داشت: استغفار، پیامدهای مادی و معنوی به همراه دارد، خداوند به واسطه استغفار روزی بیحساب و با برکت به مومنان میدهد و زنگارها را از قلوبشان میزداید. وی در پایان خواستار پایبندی مسلمانان به معانی قرآن شد و گفت: نمیشود انسان قرآن روی سر بگذارد، اما به دستورات و تعالیم آن بیتفاوت باشد. استاد حوزه علمیه قم با بیان اینکه انسان باید در اعمال، رفتار و گفتار پایبندی خود را به قرآن نشان دهد، اظهار داشت: احیا گرفتن مانور نیست. احیا کار صوری، تئوری و فرضی نیست، بلکه یک توسل حقیقی در زندگی است که در این شب میتوان با ارتباط با خدا و توبه و استغفار قلبها را محل نزول فرشتگان کرد. منبع: فارس اهل دیانت دیرتر بیمار میشوند به گزارش خبرنگار فارس، کامران باقری لنکرانی، وزیر سابق بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، شامگاه یکشنبه در مراسم اختتامیه بخش دانشگاهی هفدهمین نمایشگاه بینالمللی قرآن کریم اظهار داشت: جامعه پزشکی با کلیت انسان سر و کار دارد و شاید بیش از بقیه جوامع احتیاج به معارف دینی و قرآنی داشته باشد. وی گفت: تحقیقات نشان داده که هرکس با معارف دینی آشنا باشد دیرتر بیمار شده و پزشکانی که با معارف الهی و قرآن سر و کار دارند، موفقترند. باقری لنکرانی افزود: در جامعه پزشکی، احساس نیاز به جوامع قرآنی شاید بیش از بقیه باشد و شهید فیروزی خود از بانیان ایجاد فعالیتها و جوامع قرآنی در مرکز فعالیتهای قرآنی وزارت بهداشت بود که من در همینجا از او و خانوادهاش تشکر و قدردانی میکنم. وی با اشاره به فعالیتهای قرآنی وزارت بهداشت تصریح کرد: مرکز قرآن و عترت وزارت بهداشت، فعالیتهای قرآنی را در نظام سلامت با عمق بهتری دنبال کرد و تاسیس مرکز تحقیقات قرآن و حدیث در دانشگاههای پزشکی تهران به صورت مجازی در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد از جمله این فعالیتهاست. وزیر سابق بهداشت، درمان و آموزش پزشکی افزود: نگاه کاربردیتر و عمیقتری به فعالیتهای قرآنی در مجموعه سلامت کشور بعد از این جریان به وجود آمد و فعالیتهای قرآنی در چارچوبی مشخص به نقطه جهش و اثرگذار خود رسید. وی ادامه داد: حاصل این فعالیتهای قرآنی در وزارت بهداشت در نمایشگاهها و جوامع بینالمللی به خوبی نشان داده شد که در طول وزارت توانستم 5 بار از نمایشگاه قرآن بازدید کنم و شاهد این فعالیتها باشم. لنکرانی خاطرنشان کرد: در وزارت بهداشت، فعالیتهای قرآنی حرکت ارتقایی و رو به جلو داشته است. البته تا ایدهالها بسیار فاصله داریم. وی با اشاره به حدیث ثقلین از پیامبر (ص) تصریح کرد: قرآن و عترت به عنوان میراث گرانبها به بشریت از پیامبر اکرم (ص) رسیده و قرآن و عترت دو جزء جدا نشدنیاند. وزیر سابق بهداشت ادامه داد: بحث مهجوریت قرآن از گلایههای پیامبر (ص) به انسانها بوده و این مهجوریت شامل عترت نیز میشود که راه توجه به عترت و بهرهیابی از معارف الهی از بین بردن این مهجوریت است. لنکرانی افزود: جمهوری اسلامی ایران تنها نظامی است که تلاش کرده این مهجوریت دوگانه را برطرف کند و وجود مقام معظم رهبری به عنوان ولیفقیه مهمترین رکنی است که موجب برطرف شدن این مهجوریت است. وی عنوان کرد: بهترین راه برای از بین بردن این مهجوریت دوگانه، قدرشناسی و تلاش برای قرآن و عترت است که این در بخش دانشگاهی نمایشگاه قرآن بسیار مشهود بود. پیرامون شب قدر و سِرّ تبرّع(در اوج بودن) و برجستگی آن و راز تعدّد و کثرت، و رمز تنوع و تحوّل آن و نکته خفا و ابهام، و معنای قَدر و ارزش آن و تأثیر ادراک شب قدر، و نیز برخی دیگر از شئون آن به طور اجمال نکاتی بازگو میشود. یکم: یکم: گرچه هر موجود طبیعی در مخزن غیب الهی دارای وجود عقلی است که از آن نشئه تجرّد معقول به مرحله تجسّم محسوس تنزّل مییابد: ?إنْ من شیء إلاّ عندنا خزائنه وما ننزّله إلاّ بقدرٍ معلوم?[?] و شب قدر نیز از این اصل کلی مستثنی نیست، لذا میتواند دارای ارزش نَفْسی باشد، لیکن اَرْج ظاهری آن به حُرْمت مُتَزمِّن)شی زمانمند) آن است که در این زمان خاص نزول یافت و آن قرآن کریم است، همان طور که ارزش مکان به متمکّن(شی مکاندار) آن است؛ لذا خداوند سرّ سوگند به بَلَد مکه را، تمکن و استقرار رسول اکرمصلی الله علیه و آله و سلم که در آن متمکّن بود اعلام داشته و چنین فرموده است: ?لا ُقسم بهذا البلد? وأنت حلٌّ بهذا البلد?[?] بنابراین، یکی از اسرار براعت و برجستگی لیله قدر نزول قرآنِذوالقدر در آن خواهد بود. معنای قدر و منزلت شب قدر که بیش از ارج هزار ماه است هرگز به معنای ارزش اعتباری در برخی از دانشهای باید و نباید اعتباری، نخواهد بود، بلکه به معنای ارج وجودی و شدّت درجه هستی است که ارزش دانشهای بود و نبود است نه باید و نباید. دوم: چون راز براعت زمان همانا حُرمت مُتَزمّن است و تقدیر بر امور از طرف خداوند سبحان دارای حرمت ویژه است و تقدیرامور نیز دارای مراتب گوناگون است و هر مرحلهای از آن در زمان خاص ظهور میکند لذا تمام آن زمانهای مخصوص از برجستگی والا برخوردار میشوند و به عنوان نمونه میتوان، نیمهماه شعبان و نوزدهم و بیستویکم و بیستوسوم ماه مبارک رمضان و نیز برخی دیگر از شبهای وتْر آن را یاد نمود که امور گیتی در این مراحل، جریان تَنْسِیق(نظم و نسق یافتن) خود را بازمییابند. البته آن حرمت خاصی که برای شب قدر به پاس نزول قرآن است فقط در شبهای ماه مبارک رمضان خواهد بود. سوم: برای اینکه تمام روزها و شبهای سال، فیض ظرفیّت چنین رخداد مبارک را ادراک کنند لذا تقدیر امور و نیز تنزل معانی قرآن و مفاهیم عالی آن برابر ماههای قمری توزیع شده است تا با تنوع و تحوّل همراه باشد و تمام شبهای سال از جهت گردش جام تقدیر و کأس تنزیل و مُناوَله آن بهرهمند گردند و فیض سیّال الهی راکد نگردد، و اگر برابر سال شمسی تنظیم میشد، چنین اِداره کأسی و چنان مُناوَلهای در کار نبود. چهارم: به منظور فحص بالغ و مراقبت مستمّر و اجتهاد مداوم در سنگر جهاد اکبر، لیله قدر مختفی و روز قدر مخفی شد؛ زیرا ماءالحیاة در هر کوی و برزنی ارزان عرضه نمیشود و تاریکی ظلمات از یک سو و جستجوی همرهیهمراهی چون خضر(علیهالسلام) از سوی دیگر و تحمل خطرهای گوناگون از سوی سوم مقداری از بهای چنین کالای سترگ است که تا تأدیه نشود دامن آن به کف نمیآید. پنجم: معنای قدر و منزلت شب قدر که بیش از ارج هزار ماه است هرگز به معنای ارزش اعتباری در برخی از دانشهای باید و نباید اعتباری، نخواهد بود، بلکه به معنای ارج وجودی و شدّت درجه هستی است که ارزش دانشهای بود و نبود است نه باید و نباید. البته چنان ارج وجودی که در حکمت نظری مطرح است پشتوانه تدوین قوانین ارزشی باید و نباید فقهی خواهد بود لذا امتثال دستورهای دینی وسیله مناسبی برای تکامل وجودی روح است. ششم: چون ارزش زمان به مُتَزمِّن است هر اندازه سالکِ واصل، شاهد معنای تقدیر الهی از یک سو و شاهد معارف قرآن کریم از سوی دیگر باشد به همان اندازه شرافت وجودی لیله قدر را تحصیل میکند، یعنی همان طور که درجات بهشتِ جاودان به عدد آیات قرآن کریم است، مراحل لیله قدر و درجات وجودی آن نیز در گرو ادراک صحیح حقیقت تقدیر امور الهی از یک سو و معرفت درست معالی و معانی قرآن کریم از سوی دیگر خواهد بود؛ حتی اگر شب قدر مصون از تعدّد عَرْضی و کثرت همتایی باشد؛ زیرا تعدّد مراتب طولی آن محفوظ است. هفتم: محصول معرفت صحیح مُتَزمِّن و حاصل ادراک درست زمان سبب شدّت وجودی سالک عارف میگردد که با آن، طی زمان و زمین میسورش خواهد شد، نمونههای فراوانی در قرآن و سنّت معصومین(علیهم السلام) و در تاریخ پیروان راستین قرآن و عترت مشهود است که جریانِ صحابی حضرت سلیمان در آوردن تخت ملکه سبأ از فاصله دور در کمتر از چشم گرداندن ?قال الّذی عنده علم منالکتاب أنا اتیک به قبل أن یرتدّ إلیک طرفک?[?] از این قبیل است. جناب شعرانی(رضواناللهتعالیعلیه)در پایان کتاب «الیواقیت والجواهر فی بیان عقائد الأکابر» که تلخیص «فتوحات مکیه» ابنعربی است میگوید: این کتاب را با سپاس الهی در کمتر از یک ماه تألیف کردم و برای همه مباحث آن فتوحات را مطالعه میکردم… و هر روز بیش از دوبار همه مجلدات آن را از نظر میگذراندم .[?] آشنایان به گستردگی آن کتاب عظیم فخیم میدانند که مطالعه آن بدون طی زمان، عادتاً میسور نیست. لازم است توجه شود آنچه به عنوان نمونه یاد شد راجع به شدّت درجه وجودی شاگردان انبیا و امامان معصوم(علیهم السلام) بوده وگرنه مقام وجودی آن ذوات نوری به مراتب بیش از اینها است. شیخ اشراق و «اجمال در عین کشف تفصیلی» شیخ اشراق(قدّس سرّه) در پایان کتاب «حکمة الاشراق» میگوید: خلاصه آنچه که من در این کتاب نوشتهام، شبی از سوی خدای سبحان به من افاضه شد و من آن را آموختم و سپس در طی مدّتی مدید، در این کتاب مبسوط نگاشتم .[?] کتاب حکمة الاشراق سهروردی به تعبیر خودش و نیز به تعبیر مرحوم صدرالمتألّهین، قرة العیون اصحاب معارف در مبدأ و معاد است. او میگوید خلاصه این مطالب را خدای متعالی، یک شبه به من آموخت. پس میشود که یک شبه ره چندین ساله را پیمود و البتّه هیچ کس مانند رسول اللهصلی الله علیه و آله و سلم ره شش هزار و اندی آیه را یک شبه طی نکرد. آیات قرآن کریم، خلاصه جهان تکوین است و هیچ حقیقتی در عالم نیست که قرآن، حاوی آن نباشد و به آن نظر نداشته باشد، خواه بر اساس دلالت ظاهر و خواه بر مبنای دلالت باطن. نه تنها شیخ اشراق، بلکه عدّه دیگری از عرفا و حکمای الهی و اسلامی نیز به این فیض رسیدهاند. آنها که شاگردان ویژه انبیا و اولیایند، گاهی نسیم نفحات الهی به مشام جانشان میرسد، لیکن گرچه خوش میدرخشد، ولی دولت مستعجل است ودوامی ندارد. اگر رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم یک شبه راه قرآن را پیمود و خزینه الهی را بازدید کرد، شاگردان آن حضرتصلی الله علیه و آله و سلم نیز با پیمودن راه آن انسان کامل و بزرگ میتوانند بسیاری از معارف قرآنی و جهان بینی را یک شبه بفهمند و بیابند. این راه به روی انسانهای سالک بسته نیست، لیکن شرطش آن است که: بدادم عقل را ره توشه از می ???? به شهر هستیاش کردم روانه برای اینکه تمام روزها و شبهای سال، فیض ظرفیّت چنین رخداد مبارک را ادراک کنند لذا تقدیر امور و نیز تنزل معانی قرآن و مفاهیم عالی آن برابر ماههای قمری توزیع شده است اگر این خودِ ظاهری به میخانه رفت و لعل ناب بجوش آمد و انسان، از راه دل سفر کرد و در معرفت نفس کوشید، میتواند شب قدری داشته باشد و بخشی از انوار الهیّه را اجمالاً بیابد که تفصیلش کتابی باشد. همانطور که اصل حقیقت قرآن بدون حجاب، مشهودِ پیامبر اکرمصلی الله علیه و آله و سلم و نیز کسی که به منزله جان پاک آن حضرت است میباشد و برای انسانهای عادی در حجابهای لفظ و مفهوم ذهنی و وجود مثالی یا برتر از آن ظهور میکند، روزی نیز که تأویل قرآن محقّق میگردد وبهشت که درجات آن به عدد آیات قرآن است، به چهره اولیای الهی گشوده میشود، حقیقت اهل بیت(علیهم السلام) که همان حقیقت قرآن است و هرگز از یکدیگر جدا نمیگردند، بدون حجاب، برای خودشان روشن است و در پرده حجابهای گوناگون، برای سایر اهل بهشت که در معنا اهل قرآن بودهاند ظهور میکند. شاید از همین جهت است که شعرانی در «یواقیت» از محیالدین و شیخ ابنابی منصور نقل میکند که اصل شجره طوبی در منزل امام علی بن ابی طالب(علیهالسلام) است چون درخت طوبی حجاب مظهر نور فاطمه زهرا(علیهاالسلام) است و هیچ خانه و مکان و درجهای از درجات بهشتهای هشتگانه نیست مگر آنکه در آنجا، فرعی از شجره طوبی است. ___________________ ? ـ سوره حجر، آیه ??/ ? ـ سوره بلد، آیات ? و ?/ ? ـ سوره نمل، آیه ??/ ? ـ ص ???/ ? ـ حکمةالاشراق، ص ???، نقل به مضمون. شهادت مولای متقیان حضرت علی (ع) بر عموم مسلمانان جهان تسلیت باد. اللهم صل علی محمد و آل محمد اینبار دو ویژه نامه براتون قرار دادم امیدوارم بدردتون بخوره که حتما میخوره. جهت دیدن ویژه نامه ی اول اینجا کلیک کنید. جهت دیدن ویژه نامه ی دوم اینجا کلیک کنید. آداب دعا کردن 1- بسمالله گفتن؛ پیامبرخدا (صلیالله علیه واله وسلم): هر دعایی که با «بسمالله الرحمنالرحیم» آغاز گردد رد نمیشود. 2- تمجید خداوند؛ پیامبر خدا (صلیالله علیه واله وسلم): هر دعایی که با تمجید (خدا) آغاز نشود بینتیجه میماند. 3- صلوات فرستادن بر محمد و خاندانش؛ امام صادق علیهالسلام: دعا پیوسته در حجاب است. تا آنگاه بر محمد و خاندان محمد صلوات فرستاده شود . 4- شفیع قرار دادن صالحان؛ امام کاظم (علیهالسلام): هر گاه خواستی از خداوند حاجتی طلب کنی، بگو خدایا! به حق محمد و علی از تو کمک میخواهم؛ زیرا که آن دو نزد تو ارزشمند هستند. 5- اعتراف به گناه؛ امام صادق علیهالسلام: (در دعا) ابتدا باید خدا را ستود، سپس به گناه خود اعتراف نمود و آن گاه حاجت را خواست. 6- درخواست با عجز؛ امام حسین علیهالسلام: رسول خدا (صلیالله علیه واله وسلم) در هنگام درخواست و دعا مانند بینوایی که غذا میطلبد دستانش را بالا میبرد. 7- پافشاری؛ امام باقر علیهالسلام : به خدا سوگند هیچ بندهی مومنی در حاجت خود به درگاه خداوند عزّ و جل اقرار نورزد، مگر آنکه حاجتش را برآورد. 8- زیاد شمردن خواسته، پیامبر خدا (صلیالله علیه واله وسلم): از خداوند بخواهید؛ و زیاد بخواهید، زیرا هیچ چیز برای او زیاد و بزرگ نیست. 9- بلند همتی در خواهش؛ امام علی (علیهالسلام)، در وصیت خود به فرزندش حسن (علیهالسلام): باید برای خود آن چیزی را (از خدا) بخواهی که جمال و نیکی آن برایت بماند و آزارش از تو دور ماند مال و ثروت برای تو نمیماند و تو نیز برای آن نخواهی ماند. 10- دعا کردن برای همه؛ پیامبر خدا (صلیالله علیه واله وسلم) هر گاه شخصی دعا میکند، برای همه دعا کند، زیرا این دعا زودتر قبول میشود. 11- دعای پنهانی؛ پیامبر خدا (صلیالله علیه واله وسلم): یک دعایی پنهانی برابر است با هفتاد دعای آشکار. 12- دعای گروهی؛ امام صادق علیهالسلام هر گاه چهار نفر گرد هم جمع شوند و برای مطلبی به درگاه خدا دعا کنند دعای آنها حتماً اجابت میشود. 13- خوشبین بودن به اجابت دعا؛ امام صادق (علیهالسلام): چون دعا کنی خیال کن که حاجت برآورده شده. 14- انتخاب زمان مناسب؛ پیامبر (صلیالله علیهو اله وسلم): بهترین زمان برای این که خداوند عزّ و جل را بخوانید سحرگاهان است. م. خرازی میلاد باسعادت کریم اهل بیت عصمت و طهارت امام حسن مجتبی گرامی باد. زیرکانه ترین زیرکی ترس از خداوند است. *حلیه الاولیا* جهت دیدن ویژه نامه اینجا کلیک کنید. اللهم صل علی محمد و آل محمد یادت نره صلوات خیلی ثواب داره تازه تو این ماه ثوابش چند برابر میشه. قرآن در سخن امام حسن مجتبی (علیه السلام) یکی از رسالتهای مهم امامان معصوم تبلیغ دین، بیان احکام و تفسیر قرآن است. میراث قرآنی باقی مانده و ارزشمند وجود مبارک امام حسن مجتبی(علیه السلام) از نمونههای اعلی و عظیم ذخایر تفسیری معصومان(علیهم السلام) است. در این مقاله با نگرش قرآنی و تفسیری امام حسن مجتبی(علیه السلام) آشنا میشویم. منزلت و پیشوایی قرآن در زندگی قرآن در آیات فراوانی به بیان منزلت رفیع و شأن والای خویش پرداخته است تا هیچ کس حجتی در رویگردانی از قرآن نداشته باشد و کسی هم که به قرآن روی میآورد، با معرفت و بینش در وادی آن گام نهد. اهل بیت(علیهم السلام) که عارف به حقیقت قرآن هستند، همپای آن، این منزلت و فضیلت را به خوبی تبیین کردهاند. اینک نمونهای از سخنان امام حسن مجتبی(علیه السلام) در این خصوص ذکر میشود: اربلی از امام حسن(علیه السلام) نقل میکند که فرمود: در این قرآن، چراغهای نور و شفای سینههاست. پس باید سالک، در نور آن سلوک کند و با این ویژگی، دل خود را لگام زند؛ زیرا این اندیشیدن (و از نور قرآن بهرهبردن) حیات دل بیناست؛ همان سان که آدمی در تاریکی ها، با (تابش) نور، روشنایی میگیرد.[1] دیلمی میگوید: امام حسن(علیه السلام)فرمود: در دنیا جز این قرآن، چیزی باقی نمانده است. پس آن را امام و پیشوای خود قرار دهید تا شما را به هدایت (فطرتتان) راهنمایی کند. سزاوارترین مردم به قرآن، کسی است که به آن عمل میکند؛ هر چند آن را حفظ نکرده باشد و دورترین مردم از قرآن، کسی است که به آن عمل نمیکند؛ هر چند آن را بخواند.[2] در این حدیث، مقصود امام حسن(علیه السلام) این است که قرآن کریم را امام و پیشوای خویش در سیره عملی و زندگانی قرار دهید و بر اساس آن عمل کنید. قرآن قاضی، اعمال در قیامت امام حسن(علیه السلام) فرمود: این قرآن در روز قیامت میآید، در حالی که راهبر است و پیش برنده؛ مردمی را که حلال خدا را حلال، و حرام خدا را حرام گرفتهاند و به متشابهات قرآن، ایمان آوردهاند، به بهشت رهنمون میشوند و مردمی را که حدود و احکام الهی را تباه کردهاند و حرامهای خدا را حلال گرفتهاند، به آتش میراند.[3] و نیز میفرمود: هر کس درباره قرآن، با رأی و پیش داوری خود سخن گوید و تفسیر کند، گر چه حق باشد، باز گناه کرده است.[4] در این حدیث، مقصود امام حسن(علیه السلام) این است که قرآن کریم را امام و پیشوای خویش در سیره عملی و زندگانی قرار دهید و بر اساس آن عمل کنید. قرآن و اهل بیت(علیهم السلام) الصّلوات فقال: قولوا: اللّهم صلّ علی محمّد و آل محمّد کما صلیت علی إبراهیم و آل إبراهیم أنّک حمید مجید، فحقّنا علی کلّ مسلم أن یصلّی علینا مع الصّلاة فریضة واجبة من الله، وَ أحلَ الله رسوله الغنیمة و أحلّها لنا و حرّم الصّدقات علیه و حرّمها علینا، کرامة أکرمنا الله و فضیلة فضّلنا الله بها یعنی حسن بن علی(علیهما السلام) پس از حمد و ثنای خداوند فرمود : و پیشگامان نخستین از مهاجران و انصار، کسانی که با نیکوکاری از آنان پیروی کردند، پس همچنان که پیشگامان بر کسانی که پس از آنان هستند، برتری دارند، پدرم علی بن ابی طالب (سلام الله علیهما) نیز ـ چون پیشتاز پیشگامان است ـ بر پیشتازان برتری دارد ... و رسول خدا (صلی الله علیه و اله وسلم) صلوات را به مردم آموخت و فرمود : بگویید: خدایا! بر محمّد و آل محمد درود فرست؛ چنان که بر ابراهیم و آل ابراهیم درود فرستادی، همانا تو ستوده بزرگواری. پس حق ما بر هر مسلمانی، به عنوان یک فریضه واجب خداوندی، این است که در تشهّد هر نمازی، بر ما صلوات فرستد. و خدا غنایم را برای پیامبر خود حلال کرد و برای ما نیز، و صدقات را بر او حرام کرد و بر ما نیز، اینها کرامت و فضیلتی از خدا بر ماست».[7] علامه مجلسی میگوید: امام حسن ضمن خطبهای فرمود: «أنا من أهل البیت الّذین افترض الله مودّتهم علی کلَّ مسلم. فقال: ) قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلاّ الْمَوَدّةَ فِی الْقُرْبی وَ مَنْ یَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فیها حُسْنًا([8] و اقتراف الحسنة مودّتنا أهل البیت؛[9] امام حسن مجتبی(سلام الله علیه)برای مردم سخنرانی کرد و فرمود: من از آن خاندانم که خدا دوستی صمیمی آنان را بر هر مسلمانی، واجب کرد و فرمود: بگو به ازای آن (رسالت) پاداشی از شما خواستار نیستم، مگر دوستی درباره خویشاوندان، و هر کسی نیکی، محبّت ما خاندان پیامبر(صلی الله علیه و آله) است». تفسیر آیات قرآنی سیره و روایات تفسیری باقی مانده از کریم اهل بیت امام حسن مجتبی(سلام الله علیه) بسیار ارزشمند است و دست مایه بسیار مهم برای مفسّران و علاقهمندان به تفسیر قرآن به شمار میرود. ما به اختصار نمونههایی را ذکر میکنیم: 1. امام حسن مجتبی(سلام الله علیه) در تفسیر آیه شریفه إِنّا کُلّ شَیْءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَر [10]فرمود: یعنی ما هر چیز را برای دوزخیان (نیز) به اندازه اعمالشان آفریدهایم.[11] 2. امام حسن مجتبی(سلام الله علیه) در تفسیر آیه شریفه وَ أَدْبارَ السّجُودِ [12] فرموده است: مقصود آن دو رکعت نماز مستحبی پس از نماز مغرب است.[13] 3.علی بن عیسی اربلی میگوید: شیخ کمال الدین طلحه گفت: خدای عزّوجلّ به امام حسن مجتبی(سلام الله علیه) در تبیین امور و مقاصد اموری که به تدبیر آنها میپرداخت، فطرتی تیز و ژرف نگر روزی کرده و برای اصلاح پایهها و مبانی دین، هوشمندی استواری به او بخشیده و سرشتی ویژه او کرده بود که خمیره آن، سرشار از صور و معانی دانش بود .... پس با اندیشه در خور ستایش و قریحه خود، با رستگاری میوههای اهداف دنبال شده را میچید، و در مسجد رسول خدا(صلی الله علیه و آله) مینشست، و مردم در اطرافش حلقه میزدند، و سخنانی میگفت که سوز عطش سؤال کنندگان را درمان میکرد و دستاویز گویندگان مخالف را میبرید.[14] به عنوان نمونه، ابوالحسن علی بن احمد واحدی با سند خود، روایت میکند که مردی گفت: من وارد مسجد مدینه شدم و دیدم مردم دور یک نفر گرد آمدهاند و او از رسول خدا (صلی الله علیه وآله) سخن میگفت. به او گفتم: مرا از تفسیر آیه شریفه وَ شاهِدٍ وَ مَشْهُود [15] آگاه کن. گفت: بله، امّا «شاهد»، روز جمعه است و «مشهود»، روز عرفه. از او گذاشتم، و به یک نفر دیگر (که مردم اطرافش بودند و سخن میگفت) رسیدم. و همان سؤال را پرسیدم، گفت: بله، امّا «شاهد» ، روز جمعه است و «مشهود»، روز عید قربان. از او نیز گذاشتم، و نزد جوانی که صورتش همچون طلای سرخ میدرخشید و از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) سخن میگفت، رسیدم و همان سؤال را پرسیدم، گفت: آری، امّا «شاهد»، محمّد(صلی الله علیه وآله) است و «مشهود»، روز قیامت. آیا نشنیدی که خدای سبحان میفرماید: «ای پیامبر ! ما تو را شاهد فرستادیم»[16] و نیز فرمود: «آن روز، روزی است که مردم را برای آن گرد میآورند و آن، روز «مشهود» است. (که جملگی در آن حاضرند).[17] پرسیدم: اوّلی کیست؟ گفتند: ابن عبّاس، و پرسیدم: دومی کیست؟ گفتند: ابن عمر، و پرسیدم: سومی کیست؟ گفتند: حسن بن علی بن ابی طالب(سلام الله علیهم)، و پاسخ حسن(سلام الله علیه) از همه بهتر بود.[18] 4. در تفسیر آیه شریفه ) فی أَیِّ صُورَةٍ ما شاءَ رَکّبَکَ( [19] آمده که ابن شهر آشوب میگوید: شیرازی در کتابش، با سند خود نقل کرده است که حسن بن علی بن ابی طالب(سلام الله علیهما) درباره آیه شریفه مذکور فرمود: خدای سبحان، علی بن ابی طالب(سلام الله علیهما) را در صلب ابوطالب، به صورت محمّد(صلی الله علیه وآله) آفرید. از این رو، شبیهترین مردم به رسول خدا(صلی الله علیه وآله) علی(علیه السلام) بود، و حسین بن علی(سلام الله علیهما) شبیهترین مردم به فاطمه(سلام الله علیها) است و من شبیهترین مردم به خدیجه کبری(سلام الله علیها) هستم.[20] 5. در فضیلت قرائت سه آیه آخر سوره حشر از امام حسن(سلام الله علیه) نقل شده که آن حضرت فرمود: هر کس چون صبح کند و سه آیه آخر سوره حشر را بخواند و در آن روز بمیرد، مهر شهدا (بر پروندهاش) خواهد خورد، و چون شب کند و بخواند و در آن شب بمیرد نیز ممهور به مهر شهدا میشود.[21] برگرفته از مجله کوثر پینوشتها [1] . کشف الغمة، ج1، ص573؛ بحارالانوار، ج78، ص112 و ج92، ص32. [2] . إرشاد القلوب دیلمی، ص79. [3] . کشف الغمة، ج1، ص537؛ موسوعة کلمات الامام الحسن7، ص364. [4] . موسوعة کلمات الامام الحسن7، ص365. [5] . مهج الدعوات، ج24، ح31؛ بحارالانوار، ج92، ص204، ح31. [6] . توبه / 100. [7] . تفسیر فرات کوفی، ص169، ح217. [8] . شوری /23. [9] . بحارالانوار، ج23، ص232، ح26. [10] . قمر / 49. [11] . التوحید، شیخ صدوق، ص382، ح30. [12] . ق /40. [13] . مستدرک الوسائل، ج3، ص62، ح3029. [14] . ر.ک: موسوع کلمات الامام الحسن7، ص373ـ374 [15] . بروج / 3. [16] . احزاب / 45. [17] . همان. [18] . الفصول المهمة، ص147؛ العوالم، ج 16، ص105، ح2. [19] . انفطار / 8. [20] . المناقب، ج4، ص2؛ تفسیر نورالثقلین، ج5، ص522، ح11. [21] . الدّر المنشور، جلال الدین سیوطی، ج2، ص202؛ بحارالانوار، ج92، ص310، ح3؛ موسوعة کلمات الامام الحسن، بخش عقاید، ص373. هنر یا صنعت «سینما» به لحاظ ذات و ماهیت غربی است. با این حال، باید گفت که این «غرب» قابلیت فانی شدن در«شرق» و این «صورت»، قابلیت فناشدن در معنا و این «نفس» امکان خدمت به عقل را دارد. بنابراین، نفس تصویری بودن سینما، نباید ما را بر آن دارد که پنداریم میان سینما و معنویت تعارضی آشتی ناپذیر وجود دارد. زیرا که این تصویر می تواند تماما و مطلقا درخدمت معنا و مظهر و مجلای عقل و اندیشه باشد. مسئله بسیار مهم، این است که هرگز نباید از ابزار دانستن تصویر برای انتقال معنا هراسی داشت و پنداشت که تصویر خود فی نفسه و منفک از معنا، دارای اصالت است. زیرا که این نوع اصالت دادن به تصویر، چیزی جز نابودکردن تصور نیست که این نوع اثبات هنر، در واقع، جز نفی هنر نیست، همان گونه که اصالت دادن به انسان منفک از خداوند و اثبات او در برابر خداوند، چیزی جز نابود کردن و نفی انسان نیست. بر مبنای دیدگاه این محققین که متاسفانه برخی از هوشمندان ما را نیز تحت تاثیر قرارداده ، هنرهای جدید به ویژه سینما و تلویزیون که از آغاز در زیرمجموعه تمدن صنعتی و فرهنگ مادی و غیردینی پدید آمده اند، اساساً نمی توانند هنرهای دینی باشند و درنهایت، تنها می توان برخی ظواهر و اعراض آنها را با حفظ ذات و جوهر غیردینی شان، رنگ دینی زد. نقطه کاستی این دیدگاه، این است که تصور می کند دین همان است که در سابق بوده و بعد از غلبه صنعت و ماشین و دنیای به اصطلاح جدید،دین افول کرده است و دیگر نیز قرارنیست مجدداً، طلوع کند. حال اگر این دیدگاه مخدوش است و این که آفتاب دین بار دیگر طلوع می کند و زمین و زمان را به نور خداوند روشن می سازد قطعی و حتمی است دیگر چه جای تردید وجود دارد که آیا تکنولوژی و فن می تواند در خدمت دین قرار گیرد یا خیر و آیا سینما و تلویزیون می توانند دینی شوند یا خیر؟ اگر قرار است ما، سینما و تلویزیون را ظرف هایی ندانیم که می توانند پذیرای مظروف حق باشند، به طریق اولی، باید معتقد باشیم که دنیای صنعتی و ماشینی موجود، امکان ندارد که تحت سیطره دین قرار گیرد.برخی بر این اعتقادند که این سخن که غرب یک کل به هم پیوسته است و نمی توان برخی از عناصر آن را اخذ و برخی دیگر را رد نمود و اخذ هر قسمت مساوی با اخذ کل است، فاقد مبنایی علمی و شرعی است. زیرا حقیقت این است که دنیای کنونی، آمیزه ای از حق و باطل و درست و نادرست است که باید با میزان وحی و نیت، حق ها و درست ها را اخذ و باطل ها و نادرست ها را طرد نمود. نقطه افتراق سینما- آنگونه که تاکنون از این پدیده استفاده شده- با دین، این نیست که مفاهیم دینی را تنها می توان شفاهی یا کتبی انتقال داد و سینما زبان تصویر است؛ بلکه در این نکته است که سینماگران، غالبا حرفی برای گفتن نداشته اند و با اصل پنداشتن سینما که نوعی وسیله سخن گفتن است، احساس می کرده اند که باید حرف بزنند، لکن این که چه بگویند، مهم نیست، بلکه مهم این است که بتوانند با زبان فیلم و تصویر، خوب حرف بزنند. شکر نعمت امام جعفر صادق (ع) در میان عده ای از اصحاب نشسته اند که مردی نزدیک می آید : - نیازمندم، کمکم کنید. فقیرم، بی چیزم کمکم کنید ... امام (ع) از ظرف انگوری که در مقابلشان قرار دارد خوشه ای برمی دارند و به او میدهند. حضرت انگور را درون ظرف برمیگردانند و می فرمایند : انشا الله خدا مشکلت را حل کند. حضرت این بار چیزی به او نمی دهد و همان دعا را برایش تکرار می کنند. امام صادق (ع) چند حبه انگور را که دردست دارند به او می دهند. امام که صدای او را می شنود می فرماید: کمی صبر کن. سپس هر دو دست مبارکش را پر از انگور می کند و به او می دهد. امام رو به یکی از همراهان خود کرده می گوید : چه قدر پول همراه داری؟ می گوید : 20 سکه. امام می فرماید : از سوی من همه را به این مرد بده. سائل سکه ها را می گیرد و باز می گوید الحمدالله رب العالمین. امام (ع) که چیزی دیگری همراه ندارد، عبای خود را به فقیر می دهد. حضرت سکوت می کنند و مرد با خوشحالی از آنها دور می شود. رسول اکرم (ص) می فرمایند : همسایه خوبی برای نعمت ها باشید و آن ها را آزرده و فراری نکنید. بسیار کم اتفاق می افتد که نعمتی از دست کسی بگریزد و دوباره نزد او بازگردد. به راستی کسی که بجای استفاده درست از نعمت های سلامتی، عقل و عمر، این سرمایه ها را در کارهای بیهوده حدر می دهد، آیا جز سرافکندگی و خجالت، عاقبت دیگری خواهد داشت؟معرفی بزرگترین عیب
نکته های ناب پیرامون شبهای قدر
آداب دعا
سینمای دینی، ممکن یا غیرممکن؟
:قالبساز: :بهاربیست: |