*به نام نامیه نامی که جز او نامی نیست*
در این کتاب در مورد ظهور حضرت حجّت بن الحسن العسکرى(علیهما السلام) و سرنوشت رژیم اسرائیل و جهانى شدن آیین توحید، و اجراى احکام و حدود الهى در آن عصر درخشان، چنین آمده است:
«. . . و امّا تو اى پسر انسان! خداوند یَهْوَه چنین مى فرماید: که به هر جنس مرغان و به همه حیوانات صحرا بگو: جمع شوید و بیایید و نزد قربانى من که آن را براى شما ذبح مى نمایم فراهم آیید. قربانى عظیمى که بر کوههاى اسرائیل، تا گوشت بخورید و خون بنوشید.
و خداوند یَهْوَه مى گوید: که بر سفره من از اسبان و سواران و جبّاران و همه مردان جنگى سیر خواهید شد. و من جلال خود را در میان اُمّتها قرار خواهم داد و جمیع اُمّتها داورى مرا که آن را اجرا خواهم داشت و دست مرا که برایشان فرود خواهم آورد، مشاهده خواهند نمود. و خاندان اسرائیل از آن روز و بعد، خواهند دانست که یَهْوَه خداى ایشان، من هستم. و اُمّتها خواهند دانست که خاندان اسرائیل به سبب گناه خودشان جلاى وطن گردیدند; زیرا که به من خیانت ورزیدند».([1] [49] )
باید توجّه داشت که منظور از «پسر انسان» مانند کلمه «مسیح»، حضرت عیسى(علیه السلام)نیست; بلکه مراد از آن، حضرت مهدى(علیه السلام)است، زیرا در انجیل بیش از 80 بار کلمه «پسر انسان» آمده است که تنها در 30 مورد آن حضرت مسیح (علیه السلام)اراده شده است.([2] [50] )
در این کتاب نیز که یکى از کتابهاى انبیاى پیرو تورات است، بشارت ظهور حضرت «بقیة الله»(علیه السلام) بدین گونه آمده است:
«یَهْوَه صبایوت چنین مى گوید: یک دفعه دیگر ـ و آن نیز بعد از اندک زمانى ـ آسمانها و زمین و دریا و خشکى را متزلزل خواهم ساخت، و تمامى اُمّتها را متزلزل خواهم ساخت، و فضیلت جمیع اُمّتها خواهد آمد . . . این خانه را از جلال خود پر خواهم ساخت . . . جلال آخر این خانه از جلال نخستینش عظیمتر خواهد بود، و در این مکان سلامتى را خواهم بخشید».([3] [51] )
در این کتاب که یکى از کتب انبیاى پیرو تورات است، بشارت ظهور حضرت ولى عصر(علیه السلام) چنین آمده است:
«. . . خداوند در اندرونش عادل است و بى انصافى نمى نماید. هر بامداد حکم خود را روشن مى سازد و کوتاهى نمى کند، امّا مرد ظالم حیا را نمى داند. اُمّتها را منقطع ساخته ام که برجهاى ایشان خراب شده است و کوچه هاى ایشان را چنان ویران کرده ام که عبور کننده نباشد. شهرهاى ایشان چنان منهدم گردیده است که نه انسانى و نه ساکنى باقى مانده است. و گفتم: کاشکه از من مى ترسیدى و تأدیب را مى پذیرفتى . . .
بنابر این، خداوند مى گوید: براى من منتظر باشید تا روزى که به جهت غارت برخیزم; زیرا که قصد من این است که اُمّتها را جمع نمایم و ممالک را فراهم آورم تا غضب خود و تمامى حدّت خشم خویش را بر ایشان بریزم، زیرا که تمامى جهان به آتش غیرت من سوخته خواهد شد; زیرا که در آن زمان، زبان پاک به اُمّتها باز خواهم داد تا جمیع ایشان اسم یهوه ـ خدا ـ را بخوانند و به یک دل او را عبادت نمایند».([4] [52] )
در کتاب دانیال نبى نیز بشارت ظهور حضرت مهدى(علیه السلام) مطابق بشارات انبیاى گذشته، چنین آمده است:
«. . . امیر عظیمى که براى پسران قوم تو ایستاده قائم است، خواهد برخاست. و چنان زمان تنگى خواهد شد که از حینى که اُمّتى به وجود آمده است تا امروز نبوده، و در آن زمان هر یک از قوم تو، که در دفتر مکتوب یافت شود رستگار خواهد شد. و بسیارى از آنانى که در خاک زمین خوابیده اند بیدار خواهند شد، امّا اینان به جهت حیات جاودانى و آنان به جهت خجالت و حقارت جاودانى. و حکیمان مثل روشنایى افلاک خواهند درخشید، و آنانى که بسیارى را به راه عدالت رهبرى مى نمایند مانند ستارگان خواهند بود تا ابد الآباد.
امّا تو اى دانیال ! کلام رامخفى دار و کتاب راتا زمان آخر مهر کن. بسیارى به سرعت تردّد خواهند نمود و علم افزوده خواهد گردید ... خوشا به حال آن که انتظار کشد».([5] [53] )
در این بشارت نکات چندى وجود دارد که برخى از آنها را به طور اختصار توضیح مى دهیم:
1 ـ شخص مورد بشارت که در نخستین فراز بشارت مزبور به عنوان «ایستاده» از او تعبیر شده است، قائم آل محمّد(علیهم السلام) است که بزرگترین نماینده انبیاى الهى است، و دعوت تمام پیامبران خدا را یکجا در حکومت حقّه خود آشکار ساخته، آیین الهى را بر سرتاسر کره خاکى حکم فرما مى نماید.
2 ـ منظور از «زمان تنگى»، زمان بیدادگریها، سختیها، فشارها، ظلم و ستم هایى است که قبل از ظهور آن حضرت در سراسر جهان پیدا مى شود، چنان که در روایات اسلامى آمده است: «یَمْلاَُ الأرضَ قِسطاً و عَدلا کَما مُلِئت جوراً و ظلماً».
3 ـ منظور از: «آنانى که در خاک زمین خوابیده اند»، گروهى از اموات مى باشند که در دولت با سعادت حضرت مهدى(علیه السلام) زنده مى شوند، و برخى از آنان از یاران آن حضرت مى گردند و در رکاب حضرتش مى جنگند و برخى دیگر به سزاى اعمال ناشایست خود مى رسند.
در این زمینه، روایات بسیارى از ائمّه معصومین(علیهم السلام) رسیده است که ما به جهت اختصار از ذکر آنها خوددارى مى نماییم، و طالبین مى توانند به کتابهاى مربوطه که در مورد «رجعت» نگاشته شده، مراجعه فرمایند.
بر اساس بشارات فراوانى که در کتاب انجیل آمده است، حضرت مسیح(علیه السلام)به دنبال قیام حضرت قائم (علیه السلام)در «فلسطین» آشکار خواهد شد و به یارى آن حضرت خواهد شتافت، و پشت سر حضرتش نماز خواهد گزارد، تا یهودیان و مسیحیان و پیروان وى تکلیف خویش را بدانند و به اسلام بگروند و حامى حضرت مهدى(علیه السلام)گردند. از این رو، در آخرین روزهاى زندگى ـ و شاید در طول دوران حیات ـ به یاران و شاگردان خود توصیه ها و سفارشهاى اکیدى در باره بازگشت خود به زمین نموده و آنان را در انتظار گذارده و امر به بیدارى و هوشیارى و آمادگى فرموده است که ما به جهت اثبات این مدّعا و بیدارى مسلمانان قسمتى از آنها را در اینجا مى آوریم.
اینک متن برخى از آن بشارات که در انجیل آمده است:
«پس عیسى از هیکل بیرون شده برفت، و شاگردانش پیش آمدند تا عمارتهاى هیکل را بدو نشان دهند. عیسى ایشان را گفت: آیا همه این چیزها را نمى بینید؟ هر آینه به شما مى گویم: در اینجا سنگى بر سنگى گذارده نخواهد شد که به زیر افکنده نشود. و چون به کوه زیتون نشسته بود شاگردانش در خلوت نزد وى آمده گفتند: به ما بگو که این اُمور کى واقع مى شود؟ و نشان آمدن تو و انقضاى عالم چیست؟
عیسى در جواب ایشان گفت: زنهار کسى شما راگمراه نکند. ز آن رو که بسا به نام من آمده خواهند گفت که من مسیح هستم و بسیارى را گمراه خواهند کرد. و جنگها و اخبار جنگها را خواهید شنید، زنهار مضطرب مشوید; زیرا که وقوع این همه لازم است لیکن انتها هنوز نیست، زیرا قومى با قومى و مملکتى با مملکتى مقاومت خواهند نمود و قحطى ها و وباها و زلزله ها در جایها پدید آید . . .
آنگاه اگر کسى به شما گوید: اینک مسیح در اینجا یا در آنجا است باور مکنید; زیرا که مسیحان کاذب و انبیاى کذبه ظاهر شده علامات و معجزات عظیمه چنان خواهند نمود که اگر ممکن بودى برگزیدگان را نیز گمراه کردندى. اینک شما را پیش خبر دادم.
پس اگر شما را گویند: اینک در صحراست بیرون مروید، یا آن که در خلوت است باور مکنید; زیرا همچنان که برق از مشرق ساطع شده تا به مغرب ظاهر مى شود ظهور پسر انسان نیز چنین خواهد شد . . .
و فوراً بعد از مصیبت آن ایّام، آفتاب تاریک گردد و ماه نور خود را ندهد و ستارگان از آسمان فرو ریزند، و قوّتهاى افلاک متزلزل گردد. آنگاه علامت پسر انسان در آسمان پدید گردد، و در آن وقت جمیع طوایف زمین سینه زنى کنند و پسر انسان را ببینند که بر ابرهاى آسمان با قوّت و جلال عظیم مى آید . . .
پس از درخت انجیر مثلش را فرا گیرید که چون شاخه اش نازک شده برگها مى آورد مى فهمید که تابستان نزدیک است. همچنین شما نیز چون این همه را ببینید بفهمید که نزدیک ـ بلکه بر در ـ است. هر آینه به شما مى گویم . . .
آسمان و زمین زایل خواهد شد; لیکن سخنان من هرگز زایل نخواهد شد.
امّا از آن روز و ساعت هیچ کس اطلاع ندارد حتّى ملائکه آسمان جز پدر من و بس; لیکن چنان که ایّام نوح بود ظهور پسر انسان نیز چنان خواهد بود . . .
پس بیدار باشید; زیرا که نمى دانید در کدام ساعت خداوند شما مى آید. لیکن این را بدانید که اگر صاحب خانه مى دانست در چه پاس از شب دزد مى آید، بیدار مى ماند و نمى گذاشت که به خانه اش نقب زند.
لهذا شما نیز حاضر باشید، زیرا در ساعتى که گمان نبرید پسر انسان مى آید پس آن غلام امین و دانا کیست که آقایش او را بر اهل خانه خود بگمارد تا ایشان را در وقت معیّن خوراک دهد. خوشا به حال آن غلامى که چون آقایش آید او را در چنین کار مشغول یابد».([6] [54] )
«امّا چون پسر انسان در جلال خود با جمیع ملائکه مقدّس خویش آید آنگاه بر کرسى جلال خود خواهد نشست. و جمیع امّتها در حضور او جمع شوند و آنها را از همدیگر جدا مى کند به قسمى که شبان میش ها را از بزها جدا مى کند و میش ها را بر دست راست و بزها را بر چپ خود قرار دهد. آنگاه پادشاه به اصحاب طرف راست گوید: بیایید اى برکت یافتگان از پدر من ! و ملکوتى را که از ابتداى عالم براى شما آماده شده است، به میراث گیرید».([7] [55] )
«عیسى ایشان را گفت: هر آینه به شما مى گویم: شما که مرا متابعت نموده اید، در معاد وقتى که پسر انسان بر کرسى جلال خود نشیند، شما نیز به دوازده کرسى نشسته، بر دوازده سبط اسرائیل داورى خواهید نمود. و هر که به خاطر اسم من خانه ها یا برادران یا خواهران یا پدر یا مادر یا زن یا فرزندان یا زمینها را ترک کرد، صد چندان خواهد یافت و وارث حیات جاودانى خواهد گشت».([8] [56] )
«و چون او ـ عیسى ـ از هیکل بیرون مى رفت یکى از شاگردانش بدو گفت: اى استاد ! ملاحظه فرما چه نوع سنگ ها و چه عمارتها است!
عیسى در جواب وى گفت: آیا این عمارتهاى عظیمه را مى نگرى. بدان که سنگى بر سنگى گذارده نخواهد شد مگر آن که به زیر افکنده شود.
و چون او بر کوه زیتون مقابل هیکل نشسته بود ... از وى پرسیدند: ما را خبر ده که این امور کى واقع مى شود؟ و علامت نزدیک شدن این امور چیست؟
آنگاه عیسى در جواب ایشان سخن آغاز کرد که: زنهار کسى شما را گمراه نکند. زیرا که بسیارى به نام من آمده خواهند گفت که: من هستم، و بسیارى را گمراه خواهند نمود. امّا چون جنگها و اخبار جنگها را بشنوید مضطرب مشوید; زیرا که وقوع این حوادث ضرورى است. لیکن انتها هنوز نیست. زیرا که اُمّتى بر اُمّتى و مملکتى بر مملکتى خواهند بر خاست، و زلزله ها در جایها حادث خواهد شد و قحطى ها و اغتشاشها پدید مى آید، و اینها ابتداى دردهاى زه مى باشد. لیکن شما از براى خود احتیاط کنید . . .
ولى از آن روز و ساعت غیر از پدر هیچ کس اطلاع ندارد نه فرشتگان در آسمان و نه پسر هم. پس بر حذر و بیدار شده دعا کنید، زیرا نمى دانید که آن وقت کى مى شود.
مثل کسى که عازم سفر شده خانه خود را واگذارد و خادمان خود را قدرت داده هر یکى را به شغلى خاصّ مقرر نماید و دربان را امر فرماید که بیدار بماند. پس بیدار باشید ! زیرا نمى دانید که در چه وقت صاحب خانه مى آید. در شام یا نصف شب یا بانگ خروس یا صبح. مبادا ناگهان آمده شما را خفته یابد. امّا آنچه به شما مى گویم به همه مى گویم بیدار باشید !».([9] [57] )
«کمرهاى خود را بسته، چراغهاى خود را افروخته بدارید. و شما مانند کسانى باشید که انتظار آقاى خود را مى کشند، که چه وقت از عروسى مراجعت کند، تا هر وقت آید و در را بکوبد بى درنگ براى او باز کنند. خوشا به حال آن غلامان که آقاى ایشان چون آید ایشان را بیدار یابد . . . پس شما نیز مستعد باشید; زیرا در ساعتى که گمان نمى برید پسر انسان مى آید».([10] [58] )
«و در آفتاب و ماه و ستارگان علامات خواهد بود و بر زمین، تنگى و حیرت از براى اُمّتها روى خواهد نمود، به سبب شوریدن دریا و امواجش. و دلهاى مردم ضعف خواهد کرد از خوف و انتظار آن وقایعى که بر ربع مسکون ظاهر مى شود، زیرا قوّت آسمان متزلزل خواهد شد. و آنگاه پسر انسان را خواهند دید که بر، ابرى سوار شده با قوّت و جلال عظیم مى آید».([11] [59] )
همان گونه که قبلا توضیح دادیم مقصود از «پسر انسان» حضرت مسیح(علیه السلام)نیست، زیرا مطابق نوشته مستر هاکس آمریکایى در «قاموس کتاب مقدّس» این عبارت 80 بار در انجیل و ملحقات آن (عهد جدید) آمده است که فقط 30 مورد آن با حضرت عیساى مسیح(علیه السلام) قابل تطبیق است». و امّا 50 مورد دیگر از نجات دهنده اى سخن مى گوید که در آخر زمان و پایان روزگار ظهور خواهد کرد و حضرت عیسى(علیه السلام) نیز با او خواهد آمد، و او را جلال و عظمت خواهد داد، و از ساعت و روز ظهور او جز خداوند ـ تبارک و تعالى ـ کسى اطّلاع ندارد، و او کسى جز حضرت مهدى(علیه السلام) آخرین حجّت خدا نخواهد بود.
«و بدو قدرت بخشیده است که داورى هم بکند; زیرا که پسر انسان است. و از این تعجّب مکنید، زیرا ساعتى مى آید که در آن جمیع کسانى که در قبور مى باشند آواز او را خواهند شنید و بیرون خواهند آمد، هر که اعمال نیکو کرد براى قیامت حیات، و هر که اعمال بد کرد به جهت قیامت داورى».([12] [60] )
مکاشفه یُوحَنّا
«و علامتى عظیم در آسمان ظاهر شد. زنى که آفتاب را در بر دارد و ماه زیر پایهایش و بر سرش تاجى از دوازده ستاره است. و آبستن بوده، از درد زه و عذاب زاییدن فریاد بر مى آورد.
و علامتى دیگر در آسمان پدید آمد که اینک اژدهاى بزرگ آتش گون که او را هفت سرو ده شاخ بود و بر سرهایش هفت افسر. و دمش ثلث ستارگان آسمان را کشیده آنها را بر زمین ریخت و اژدها پیش آن زن ـ که مى زایید ـ بایستاد تا چون بزاید فرزند او را ببلعد. پس پسر نرینه را زایید که همه اُمّتهاى زمین را به عصاى آهنین حکم رانى خواهد کرد، و فرزندش به نزد خدا و تخت او ربوده شد . . .
و در آسمان جنگ شد. میکائیل و فرشتگانش با اژدها جنگ کردند و اژدها و فرشتگانش جنگ کردند. ولى غلبه نیافتند، بلکه جاى ایشان دیگر در آسمان یافت نشد. و اژدهاى بزرگ انداخته شد، یعنى آن مار قدیمى که به ابلیس و شیطان مُسمّى است که تمام ربع مسکون را مى فریبد. او بر زمین انداخته شد و فرشتگانش با وى انداخته شدند».([13] [61] )
مفسّرین انجیل در مورد آیات فوق مى گویند: شخص مورد بشارت در این آیات تاکنون قدم به عرصه وجود ننهاده و تفسیر روشن و معنى واضح آنها نیز موکول به زمان آینده و نامعیّنى است که وى ظاهر گردد.
ولى با اندکى دقّت و تأمّل در آیات فوق این نتیجه به دست مى آید که شخص مورد بشارت در مکاشفه یاد شده، بزرگترین مولود جهان انسانیّت، و شخص ممتاز و بى نظیرى است که به منظور ایجاد حکومت حقّه الهیّه و بر افکندن بنیاد اهریمنان، به ناچار مدّتى از انظار مردمان غایب خواهد گردید، و خداوند عالم آن یگانه مظهر نور الهى و منجى انسانیّت را از دیدگان اشرار و شیاطین جنّى و انسى مخفى و مستور نگه خواهد داشت تا در یک زمان نامعلومى ـ آنگاه که خواست خداوند است ـ از پشت پرده غیبت ظاهر شده، با «عصاى آهنین» بر بشریّت حکومت کند.
در قسمت دیگرى از مکاشفه یوحنّاى لاهوتى بشارت ظهور حضرت مهدى(علیه السلام)چنین آمده است:
«و دیدم آسمان را گشوده و ناگاه اسبى سفید که سوارش امین و حق نام دارد و به عدل داورى و جنگ مى نماید و چشمانش چون شعله آتش، و بر سرش افسرهاى بسیار و اسمى مرقوم دارد که جز خودش هیچ کس آن را نمى داند و جامه خون آلود ـ سرخ ـ در بر دارد و نام او را کلمه خدا مى خوانند. و لشکرهایى که در آسمانند بر اسبهاى سفید، و به کتان سفید و پاک ملبّس از عقب او مى آمدند. و از دهانش شمشیرى تیز بیرون مى آید تا به آن اُمّتها را بزند و آنها را به عصاى آهنین حکمرانى خواهد نمود . . . و دیدم فرشته را در آفتاب ایستاده که به آواز بلند تمامى مرغانى را که در آسمان پرواز مى کنند ندا کرده مى گوید: بیایید و به جهت ضیافت عظیم خدا فراهم شوید تا بخورید گوشت پادشاهان و گوشت سپه سالاران و گوشت جبّاران . . .»([14] [62] )
با نظرى دقیق و اجمالى در تمام احادیثى که در مورد ظهور یکتا بازمانده حجج الهى وارده شده است مى توان گفت: همه فرازهاى بالا در احادیث اسلامى آمده است.
«زیرا یقین مى دانم که دردهاى زمان حاضر نسبت به آن جلالى که در ما ظاهر خواهد شد، هیچ است».([15] [63] )
«. . . و آن که براى حکمرانى اُمّتها مبعوث شود، امید اُمّتها بر وى خواهد بود».([16] [64] )
این تعبیر هم تعبیر دقیقى است که در احادیث اسلامى آمده است، و جالب توجّه این که: همان گونه که در بشارات تورات تذکّر دادیم در ترجمه عربى انجیل با تعبیر «قائم» آمده است، و تعبیر «حکمرانى اُمّتها» و «امید اُمّتها» جالب توجّه است.
«زیرا این را به شما از کلام خدا مى گوییم که ما که زنده و تا آمدن خداوند باقى باشیم بر خوابیدگان سبقت نخواهیم جست; زیرا خداوند با صدا و با آواز رئیس فرشتگان و با صور خدا از آسمان نازل خواهد شد، و مردگان در مسیح اول خواهند بر خاست. آنگاه ما که زنده و باقى باشیم با ایشان در ابرها ربوده خواهیم شد تا خداوند را در هوا استقبال کنیم و همچنین همیشه با خداوند خواهیم بود».([17] [65] )
و) بشارت ظهور حضرت مهدى(علیه السلام) در کتاب حجّى نبى<\/h2>
ز) بشارت ظهور حضرت مهدى(علیه السلام) در کتاب «صفیناى نبى»<\/h2>
ح) بشارت ظهور حضرت مهدى(علیه السلام) در کتاب «دانیال نبى»<\/h2>
بشارت ظهور حضرت مهدى(علیه السلام) در کتاب «انجیل»<\/h2>
function Clickheretoprint()
{
var s = "MainComponents/printpage.htm";
s="/"+s+"";
(s,"","Width=700,height=600,ScrollBars=1, resizable =0");
}
>
:قالبساز: :بهاربیست: |