حضرت علی(ع) - *به نام نامیه نامی که جز او نامی نیست*
سفارش تبلیغ
صبا ویژن


*به نام نامیه نامی که جز او نامی نیست*

 

امام علی علیه السلام

بسیاری سعی دارند تا به این و آن امر و نهی کنند؛ فرمان بدهند؛ کارهای خود را به دیگران بسپارند، دیگران را در استخدام خود در آورند، یا از روی جهالت و نادانی یا بر اساس غرور و خود بزرگ‌بینی یا از روی خودخواهی به تحقیر دیگران، به امر و نهی این و آن می‌پردازند؛ و همواره یک موجود تنبل و مصرف کننده و بی‌تحرّک باقی می‌مانند که امام علی‌ علیه‌السلام با این روحیه نادرست مقابله می‌فرمود و تلاش داشت تا کارهای خود را شخصاً انجام دهد.

در کار خانه به همسرش کمک می‌کرد؛ گندم آرد می‌کرد؛ عدس پاک می‌کرد؛ نعلین را با دست خود وصله می‌زد؛ (1) برای خرید پیراهن، خود به بازار می‌رفت؛ برای اداره زندگی کار می‌کرد؛ آبیاری نخلستان دیگران را به عهده می‌گرفت تا پولی به دست آورد؛ و مشکلات زندگی را با دست خود بر طرف می‌کرد.

 

فروش وسایل زندگی<\/h2>

حضرت امیرالمومنین علی علیه‌السلام هر گاه احتیاج پیدا می‌کرد سعی داشت تا از بیت‌المال استفاده نکند و با فروش وسائل زندگی، مشکلات اقتصادی خانواده را برطرف می‌فرمود.

روزی شمشیر خود را به بازار آورد تا بفروشد و از آن لباس تهیه کند، و فرمود: چه کسی این شمشیر را از من می‌خرد؟ به خدا سوگند با این شمشیر چقدر غبار اندوه از چهره رسول خدا صلی‌الله علیه و آله زدودم، و اگر احتیاج به لباس نداشتم آن را نمی‌فروختم.

شخصی نزد امام علی علیه‌السلام آمد و گفت: من این لباس را نسیه به شما می‌فروشم. (2)

حال آن که جهان اسلام  و همه سرمایه‌های کشور اسلامی در اختیار آن حضرت بود.

 

استفاده از دسترنج خویش<\/h2>

امام صادق علیه‌السلام فرمود: جد ما امیرالمومنین علی علیه‌السلام همیشه با دسترنج خود زندگی می‌کرد، در باغات اطراف مدینه کار می‌کرد، وقتی گندم یا جو آرد می‌شد، آرد آن را الک نکرده در کیسه‌ای می‌گذاشت و به هنگام غذا تناول می‌فرمود، و آن را چند گره می‌زد که چیزی به آن اضافه نکنند.

راستی چه کسی زاهدتر و پارساتر از امام علی علیه‌السلام یافت می‌شود؟ که انواع سرمایه‌های بیت‌المال کشور پهناور اسلامی در اختیار او بود (که اکنون به 50 کشور تبدیل شده است) با این که از باغات خودش انواع خرماها را در اختیار داشت، و به مستمندان می‌بخشید اما خود با مقداری آرد و آب افطار می‌کرد. (3)

 

انجام کارهای ضروری<\/h2>

در کتاب ابانه عکبری و فضائل احمد (از کتاب‌های معروف اهل سنّت) آمده است که:

امام علی علیه‌السلام مقداری خرما برای خانواده خود خرید و آن را در دامن خود ریخته، می‌برد. مردم با شتاب آمدند که آن را از حضرت گرفته و ببرند، حضرت امیرالمومنین علی‌ علیه‌السلام فرمود:

«ربّ العیال احقّ بحمله؛ سرپرست خانواده شایسته‌تر است که آن را بر دوش کشد.»

و در روایت دیگری است که:

به دنبال آن این شعر را می‌خواند:

لا ینقص الکامل من کماله                                          ماجرّ من نفع الی عیاله (4)

«انسان کامل از ارزش‌ها سقوط نمی‌کند، اگر برای اداره زندگی خانواده‌اش کار و تلاش کند.»

و از زید بن علی نقل شده که گفته است:

آن حضرت در پنج مورد با پای پیاده راه می‌رفت و نعلینش را به دست چپ خود می‌گرفت: در عید فطر، عید اضحی «قربان»، روز جمعه، هنگام عیادت بیمار و تشییع جنازه و می‌فرمود:

اینها جایگاه خدا است، و من دوست دارم پاهایم برهنه باشد.

 

پی‌نوشت‌ها:

1- نهج‌البلاغه، خطبه 23/2 معجم المفهرس مولف

2- علی و حقوق بشر، ج 1، ص 82، جرج جرداق/ استیعاب در حاشیه اصابه، ج 2، ص 50-/ کشف‌الغمه، ج 1، ص 222/ تذکرة الخواص، ص 109 .

3- الغارات، ج 1، ص 82

4- مناقب ابن شهر آشوب، ج 2، ص 104 .

 

منبع:

امام علی علیه السلام و اخلاق اسلامی، محمد دشتی.


نوشته شده در شنبه 88/4/13ساعت 11:39 صبح توسط احمد نظرات ( ) | |

 

امام علی علیه السلام

امام علی‌ علیه‌السلام گرچه در اوائل زندگی دچار مشکلات فراوانی بود، اما در تداوم زندگی با کار و تولید و حفر چاه و کشاورزی، و احداث باغات فراوان در منطقه «ینبع» سرمایه‌های فراوان در اختیار داشت، اما دست از ساده‌پوشی برنمی‌داشت. لباس‌های پشمی زبر و خشن می‌پوشید و در لباس همانند توده‌های کم درآمد بود.

امامان عادل هر قدر در ساده‌پوشی دقت کنند ارزشمند است، اما دیگران آزادند و می‌توانند برای زن و فرزند خود لباس‌های قیمتی و نرم بخرند، که دیگر امامان معصوم علهیم‌السلام نیز چون رهبری امت را در دست نداشتند گرچه از انواع لباس‌ها استفاده می‌کردند، اما در ساده‌زیستی همواره الگو بودند.

 

جایگاه ساده‌پوشی<\/h2>

شخصی به امام صادق علیه‌السلام اعتراض کرد که؛

شما که از ساده‌پوشی حضرت امیرالمومنین علی ‌علیه‌السلام فرمودید، خودتان چرا لباس نرم و زیبا دارید؟

امام صادق علیه‌السلام فرمود: لباس‌های حضرت علی علیه‌السلام در فرهنگ آن روز بد منظره نبود و انگشت‌نما نمی‌شد، اگر الان بود و همان لباس‌ها را می‌پوشید، انگشت‌نما می‌شد، گرچه قائم ما وقتی ظهور می‌کند همان لباس علی علیه‌السلام را پوشیده و به روش علی علیه‌السلام رفتار می‌کند. (1)

وای بر  تو من مانند تو نیستم، خداوند بر پیشوایان عادل واجب کرده که خود را با مردم در زندگی برابر کنند تا فقرا را فقرشان به طغیان وادار نکند.

علاء بن زیاد حارثی از یاران امام علی علیه‌السلام بود که در جنگ بصره زخمی شد، امام برای عیادت او به خانه‌اش رفت، و از دیدن وسعت خانه‌اش در شگفت شد.

فرمود: این خانه به این وسعت را در دنیا برای چه می‌خواهی؟ تو که در آخرت به آن بیشتر نیاز داری؟!

بعد فرمود:

آری، می‌توانی این خانه را پلی قرار بدهی برای رسیدن به آخرت، بدینسان که:

در آن از میهمانان پذیرایی کنی. در آن صله ارحام به جای آوری. حقوق واجب و مستحب را به وسیله این خانه وسیع به صاحبانشان برسانی.

 در آن صورت با این خانه به آخرت رسیده‌ای.

 

اعتراض به لباس عاصم بن زیاد<\/h2>

علاء بن زیاد گفت: یا امیرالمومنین از برادرم عاصم بن زیاد به شما شکایت می‌کنم.

فرمود: چه شکایتی؟

عرض کرد: عبایی پوشیده و کار عبادت و رهبانیّت پیشه کرده و دست از کار دنیا کشیده است.

امام علی ‌علیه‌السلام فرمود: او را پیش من بیاورید.

چون عاصم آمد، حضرت علی علیه السلام به او فرمود:

یا عدی نفسه! لقد استهام بک الخبیث! اما رحمت اهلک و ولدک؟! اتری الله احل لک الطیبات، و هو یکره ان تا خذها؟! انت اهون علی الله من ذلک!

قال: یا امیرالمومنین، هذا انت فی خشونة ملبسک و جشوبة ما کلک!

قال: ویحک، انی لست کانت، ان الله تعالی فرض علی ائمة العدل ان یقدروا انفسهم بضعفة الناس، کیلا یتبیغ بالفقیر فقره.

ای دشمنک جان خویش، شیطان سرگردانت کرده، آیا تو به زن و فرزندانت رحم نمی‌کنی؟ تو می‌پنداری که خداوند نعمت‌های پاکیزه‌اش را حلال کرده اما دوست ندارد تو از آنها استفاده کنی؟ تو در برابر خدا کوچک‌تر از آنی که اینگونه با تو رفتار کند.

(عاصم گفت، ای امیرمومنان، پس چرا تو با این لباس خشن، و آن غذای ناگوار به سر می‌بری؟ حضرت‌امیرالمومنین علی‌ علیه‌السلام فرمود:)

حضرت امیرالمومنین علی علیه‌السلام پاسخ داد:

این لباس ساده، مرا از غرورزدگی دور می‌کند، و ساده‌پوشی بهترین روش است.

وای بر تو، من همانند تو نیستم، خداوند بر پیشوایان حق واجب کرده که خود را با مردم ناتوان همسو کنند، تا فقر و نداری، تنگدست را به هیجان نیاورد، و به طغیان نکشاند. (2)

عاصم گفت: یا امیرالمومنین خودت نیز مانند من هستی، با این لباس خشن که می‌پوشی و با این طعام خشک و بی‌خورش که می‌خوری.

امام علی علیه‌السلام فرمود:

قال: ویحک لست کانت، ان الله فرض علی ائمة العدل ان یقدروا انفسهم بضعفة الناس، کیلا یتبیغ بالفقیر فقره. (3)

«وای بر تو من مانند تو نیستم، خداوند بر پیشوایان عادل واجب کرده که خود را با مردم در زندگی برابر کنند تا فقرا را فقرشان به طغیان وادار نکند.»

 

آثار ساده‌پوشی<\/h2>

شخصی در کوفه خدمت امام علی علیه‌السلام رسید، دید که لباس‌های حضرت امیرالمومنین علی علیه‌السلام کم قیمت و ساده و وصله‌دار است.

با شگفتی به امام علی علیه‌السلام نگریست و گفت:

چرا لباس شما وصله دارد؟

امام علی علیه‌السلام در جواب فرمود:

یخشع له القلب، و تذل به النفس و یقتدی به المومنون؛ لباس وصله‌دار دل را خاشع، و نفس اماره را خوار می‌کند. و الگوی مومنان می‌شود. (4)

 

اصلاح لباس با دست خویش<\/h2>

لباس‌هایی که امام علی علیه‌السلام برای خود می‌خرید و می‌پوشید، اگر آستین، یا دامن آن بلند بود، به خیاطی نمی‌داد، بلکه خود آن را کوتاه و اصلاح می‌کرد و سپس می‌پوشید. (5)

یعنی بیشتر به ساده‌پوشی و خودکفایی در امور زندگی می‌اندیشید.

 

پیراهن محدود<\/h2>

ابی اسحاق سبیعی می‌گوید:

من در کودکی با پدرم به نماز جمعه رفتم، علی علیه‌السلام را دیدم که خطبه جمعه می‌خواند، اما هر چند گاه پیراهن خود را با دست تکان می‌داد،

از پدرم پرسیدم آیا برای گرما چنین می‌کند که به خود باد بزند؟

پدرم گفت: نه بلکه یک پیراهن دارد و آن را شسته و چون هنوز خشک نشده است آن را به حرکت در می‌آورد که زودتر خشک شود. (6)

امام علی علیه السلام

اعتراض به ساده‌پوشی امام علی علیه‌السلام<\/h2>

زید بن وهب می‌گوید:

پس از جنگ جمل گروهی از مردم بصره که در میان آنها مردی از سرکردگان خوارج به نام «جعدة بن نعجه» بود خدمت حضرت امیرالمومنین علی علیه‌السلام رسیدند.

وقتی لباس ساده امام علی‌ علیه‌السلام را دیدند، جعده از روی تمسخر گفت:

چه چیز باعث شد که از پوشیدن لباس خوب خودداری می‌کنی؟

حضرت امیرالمومنین علی علیه‌السلام پاسخ داد:

این لباس ساده، مرا از غرورزدگی دور می‌کند، و ساده‌پوشی بهترین روش است.

جعده به امام علی علیه‌السلام گفت: از خدا بترس، تو روزی خواهی مرد.

حضرت علی علیه‌السلام فرمود:

به خدا سوگند با ضربتی که بر سرم فرود می‌آید به شهادت خواهم رسید، و این عهدی الهی است که واقع خواهد شد، اما سیاه‌روی کسی است که به مردم تهمت و افترا می‌زند. (7)

 

استفاده از لباس بافته شده خانواده<\/h2>

امام علی علیه‌السلام به کار و تولید و خودکفایی اهمیت فراوانی می‌داد، و نیازهای خود را با دست توانای خود برطرف می‌کرد، و فرزندان و همسران خود را نیز به کار و تولید و سازندگی تشویق می‌فرمود که لباس‌های مورد احتیاج را با دست می‌بافتند، و نخ آن را از پشم ریسی فراهم می‌کردند.

ابو مخنف، «لوط بن یحیی» نقل می‌کند که:

پس از جنگ جمل حضرت امیرالمومنین علی علیه‌السلام سخنرانی‌هایی برای هدایت مردم داشت و در یکی از آنها فرمود:

«ما تنقمون علیّ یا اهل البصرة و الله انّهما لمن غزل اهلی؛‌ مردم بصره! چرا بر من ایراد می‌گیرید؟

سوگند به خدا این دو لباس مرا که می‌بینید از بافته‌های اهل خانه‌ام می‌باشد.»

سپس به کیسه‌ای که همراه داشت و در آن مختصر نان خشک بود اشاره کرد و فرمود:

«والله ما هی الاّ من غلّتی بالمدینة؛ سوگند به خدا این نیست جز همان خوراک مختصری که از مدینه همراه خود آورده‌ام.»

آنگاه خطاب به مردم فرمود:

«فان انا خرجت من عندکم بِاَکثر ممّا ترون، فانا عندالله من الخائنین؛ پس اگر من از نزد شما مردم بصره خارج شوم، و زیاده از آنچه که دیدید برداشته باشم پس در نزد خدا از خیانتکاران می‌باشم.(8)

در روایات نقل شد که همین سخنرانی را امام علی علیه‌السلام برای مردم کوفه نیز ایراد کرده و مطالب فوق را تذکر داد. (9)

 

پوشش با حوله‌ای ساده<\/h2>

هارون بن عنتره می‌گوید:

در قصر خورنق (10)، خدمت حضرت امیرالمومنین علی علیه‌السلام رسیدم، فصل زمستان بود، دیدم امام علی علیه‌السلام حوله‌ای بر خود پیچیده و در آن سرما می‌لرزد و در زحمت است.

گفتم: یا امیرالمومنین! از اموال فراوان بیت‌المال لباسی برای خود تهیه فرما، چرا با خود اینگونه رفتار می‌کنی؟

پاسخ داد: «و الله ما اَزروکم شیئا و ما هی الاّ قطیفتی الّتی اخرجتها من المدینة؛ به خدا قسم بر شما خشم نگرفته‌ام و ناراحت نیستم، این حوله همان است که از مدینه همراه خود آورده‌ام.» (11)

 

سادگی در لباس<\/h2>

الف- عبدالرّزاق از ثوری و او از ابوحیّان نقل می‌کند:

علی بن ابیطالب علیه‌السلام را بر منبر دیدم که می‌گفت:

چه کسی از من این شمشیر را می‌خرد؟ اگر بهای لباسی را داشتم آن را نمی‌فروختم.

مردی برخاست و گفت:

من بهای لباسی را به تو قرض می‌دهم. (12)

ب- کیع از علی بن صالح و او از عطا روایت کرد که او گفت: (13)

«بر تن علی علیه‌السلام پیراهنی از کرباس نشسته بود.»

 

پی‌نوشت‌ها:

1- اصول کافی، ج 1، ص 411/ شرح خوئی، ج 13/ وسائل الشیعه، ج 1، ص 279.

2- نهج‌البلاغه، خطبه 209، معجم المفهرس مولف

3- نهج‌البلاغه، خطبه 209 (معجم المفهرس)

4- شرح خوئی، ج 21، ص 152/ نهج‌البلاغه، حکمت 103، معجم المفهرس مولف

5- غایة المرام/ کفایة الخصام، ص 648 .

6- بحارالانوار، ج 8/ الغارات، ج1 .

7- بحارالانوار، ج 8، ص 622 .

8- منهاج‌البراعة، ج 17، ص 85/ بحارالانوار، ج40، ص 325 .

9- وسائل الشیعه، ج 11، ص 83 .

10- قصری که نعمان بن منذر پادشاه حیره به دستور فرمانروای ایران برای بهرام گور از شاهزادگان ایران بنا نمود.

11- حکومت در اسلام، ص 350 .

12- تذکرة الخواص، ص 109/ کشف الغمّه، ج 1، ص 222 .

13- همان .

 

منبع:

امام علی علیه السلام و اخلاق اسلامی، محمد دشتی.


نوشته شده در شنبه 88/4/13ساعت 11:38 صبح توسط احمد نظرات ( ) | |

<      1   2      

:قالبساز: :بهاربیست:








تصاویر مذهبی;

Google

در این وبلاگ
در کل اینترنت
کد جستجوگر گوگل

انواع کد های جدید جاوا تغییر شکل موس