درباره کاربردی ترین ترجمه قرآن - *به نام نامیه نامی که جز او نامی نیست*
سفارش تبلیغ
صبا ویژن


*به نام نامیه نامی که جز او نامی نیست*

«کریم زمانی» از 12 بار بازخوانی و سال‏ها تحقیق برای انتشار «ترجمه روشنگر قرآن کریم» می‏گوید

از «فیه ما فیه»

تا ریسمان رحمانیت خدا

کریم زمانی

درباره کاربردی ترین ترجمه قرآن

نام کریم زمانی که به گوش می‏رسد، شاید خیلی‏ها به یاد سلطان سخن و حکمت، مولانا جلال‏الدین، می‏افتند؛ به یاد «میناگر عشق» که به عنوان آخرین اثر این استاد مولوی شناس طبقات کتاب‏فروشی‏ها را مزین کرده است. اما استاد زمانی هشت سالی می‏شود که مداوم قصد تفسیر و ترجمه قرآن کرده و در این مسیر، حوادث بسیاری را پشت سر گذاشته است. زمانی 20 سال از عمر خود را برای تالیف شرح جامع و کامل مثنوی مولوی صرف کرد و شاید مولوی پلی شد برای گام نهادن او در راه عرفان و شناخت تا پس از آن، شوق همنشینی و نجوای کلام خداوند در وجودش آن‏چنان شعله‏ور شود که چندین سال را بی‏وقفه به تحقیق و پژوهش بپردازد؛ هر چند در به سرانجام رسیدن این پروژه، همسر و فرزند استاد زمانی هم‏ وی را همراهی می‏کردند. این موضوع از وسواس و دقتش در تدوین این اثر ماندگار کم نکرد؛ تا امروز، نسخه 1300 صفحه‏ای «ترجمه روشنگر قرآن کریم» در قطع رحلی، 12 بار بازخوانی شده و هر بار با دقت بیشتری نسبت به دفعات قبل مورد بررسی قرار می‏گیرد. همه اینها نشان می‏دهد که ترجمه روشنگر قرآن کریم با ترجمه و متنی ساده و قابل فهم و با دقتی مثال‏زدنی در اختیار علاقه‏مندان قرار می‏گیرد. با کریم زمانی گفت‏و گو کردیم تا کمی از جزئیات نحوه تالیف این اثر به یادماندنی سخن بگوید.

اقوال مفسران را در نهایت ایجاز آوردم؛ آن هم به صورت چکیده و نقل به معنی، نه به صورت رونویسی. رونویسی کار آسانی است ولی کار موجهی نیست چون خواننده را گیج و خسته می‏کند.

- هشت سالی است که به‏طور منسجم و مداوم، وقتتان را به تحقیق و پژوهش روی کلام خداوند معطوف کرده‏اید تا ترجمه روشنگر قرآن کریم حاصل شود. تا امروز کارتان به چه مرحله‏ای رسیده؟ فکر می‏کنم دیگر آماده انتشار است.

بله، بنده در این چند سال تمام توان و تلاشم را صرف این موضوع کرده‏ام. تا امروز آنچه را حاصل شده، 12 بار نمونه‏خوانی کرده‏ام؛ لفظ به لفظ و با دقت فراوان سعی کرده‏ام حتی کوچک‏ترین موارد را مدنظر قرار دهم. در مجموع می‏خواستم هر چه در چنته داشتم، رو کنم . اگر ضعف یا ضعف‏هایی دیده شود از کم کاری نیست از کم مایگی است...

- شنیده‏‏ام که در این مدت از همکاری و همراهی دوستانتان هم بهره برده‏اید؟

البته در این کار همسرم، شکوه السادات خوانساری نژاد و فرزندم، صالح همراهی‏ام کردند و تا جایی که در توانشان بود، از همکاری بامن دریغ نداشتند همکاران من خانواده‏‏ام بوده‏اند.

- وقتی قرار شد سراغ ترجمه و تفسیر قرآن کریم بروید. دلهره نداشتید؟ به هر حال کلام خداوند، کلامی قدسی است که اگر در آن خطا شود بار مسئولیت بزرگی بر دوش آدمی می‏گذارد...

مسلما انتقال معانی کلام خداوند، کاری حساس است؛ «کی تواند شد در این راه جلیل/ عنکبوت مبتلا هم سیر فیل؟!» اما عنایت حق تعالی، دشوارهای این مسیر را آسان می‏کند؛ «بی‏عنایات خدا هیچیم هیچ». خداوند در قرآن هم می‏فرماید: «والذین جاهدوافینا لنهدینهم سیلنا». تو مگو ما را بدان شه بار نیست/ با کریمان کارها دشوار نیست.

- پس این دلهره به مرور جای خود را به یقین و آرامش می‏دهد؟

یکی از پرتوهای عنایات حق این است که به انسان پشتکار و خستگی ناپذیری گرم می‏کند، شوق کار را در دل می‏انگیزد، اسباب کار را به اتم وجه فراهم می‏کند بنده چون هیچ کار و اشتغالی ندارم و حقوق بگیر جایی نیستم - جز بار گاه حق تعالی- و خودم را به کارهای متعدد مشغول نمی‏کنم، در مدت این سال‏ها به صورت تمام وقت و متمرکز کار کرده‏ام. در انجام این کار با کارهای دیگر تحقیقی، طبعاً و مزاجا آدم محتاط و شکاکی هستم. شکاک بودن در روابط اجتماعی، تعامل اجتماعی با خانواده و همسایه و دیگران، هر اندازه هم کوچک و ناچیز باشد، بسیار ناپسند و زشت است اما در امر تحقیق، بسیار پسندیده و بجاست.

- در واقع این نوع شک به گونه‏ای ادای دین به بزرگی و کلان بودن مبحث مورد مطالعه است؛ مثل قرآن.

دقیقا همین‏طور است. شک تحقیقی، امری خجسته است و باعث می‏شود انسان به حافظه‏اش تکیه نکند. چه بسا اشتباهات عجیبی که از بزرگان علم و دانش سر می‏زند، صرف آنکه به حافظه خود اعتماد کرده‏ و نیازی به رجوع ندیده‏اند! خدا را شاکرم که بنده در این کار، مانند کارهای گذشته‏‏ام، کثیرالرجوع بودم و حتی چند درجه شدیدتر (با خنده!)؛ چرا که هر چند این‏قدر کثرت رجوع داریم، باز هم دچار سهو و خطامی شویم، وای به وقتی که به صرف حافظه کتاب بنویسیم.

- از همه این ظرایف که بگذریم، داستان علاقه‏تان به آغاز این پروژه هم شنیدنی است. چه شد به چنین کاری مصمم شدید؟

قرآن کریم از آغاز نزولش تا امروز از امروز تا قیام قیامت، مورد توجه انسان است و طبعا هر کسی از زاویه‏‏ای به آن نگاه می‏کند. عده‏ای مجذوب الفاظ و آهنگ آن شدند و علم تجوید و ترتیل و قرائات را پدید آوردند و در این باب کتاب‏ها نوشتند، عده‏ای هم مبهوت بلاغت قرآن شده‏اند از طرفی، جمعی از جویندگان از زوایه احکام به آن اقیانوس معرفت وارد شدند. گروهی در پی کشف اعجاز عددی و نظم ریاضی آن حرکت کردند، جمعی قرآن را مایه ظهور زیباترین هنرها قرار دادند و انواع خوشنویسی‏ها را خلق کردند، گروهی هم شیفته انتقال معانی قرآن شدند و به راه ترجمه و تفسیر رفتند و به این ترتیب هر گروه و دسته‏ای خواستند تا گوشه‏ای از عظمت و شکوه آن را نشان دهند. این جویبار مبارک همچنان جاری است و تا نفخ صور هم می‏رود. ما هم خواستیم با جریان این جویبار هم قدم شویم و گمان کردیم شاید این سعی ناچیزمان برای شیفتگان قرآن مفید باشد.

- در جایی گفته بودید تلاشتان بر این است که شیواترین و کاربردی‏ترین ترجمه را ارائه دهید. چرا این موضوع برایتان اهمیت داشت؟

سعی کرد‏ه‏ام معانی را به زبان ساده و کوتاه انتقال دهم؛ تا خدا چه بخواهد. در واقع تلاشمان بر این بود تا وقتی فردی به سراغ این نسخه از ترجمه و توضیح آیات نورانی قرآن می‏رود – از کشاورز و کارمند گرفته تا یک متخصص و متبحر در امر کلام – بتواند بهترین استفاده را از آن ببرد نخواستم مردم را به مشکل بیندازم چرا که در اغلب موارد، معانی آیات قرآن به گونه‏ای است که درک آن از عهده هر فردی ساخته نیست و به آنها ترجمه‏های دشوار گفته می‏شود.

- شما ترجمه مفاتیح را هم در پیشینه کاری‏تان دارید. با توجه به آنچه گفتید، در ترجمه اخیر به همان شیوه گذشته کار کردید یا آنکه سراغ شیوه‏ای جدید رفتید؟

«زنده مفاتیح» را 20سال پیش کار کرده‏ام. مسلما در این 20 سال، مانند دیگران تجربه بیشتری اندوخته‏ام. در ترجمه مفاتیح یکی از توجهاتم این بود که ادبیات فاخر دعا، قربانی نشود چون ادبیات ادعیه معصومین(علیه‏السلام) بسیار فخیم و حساس است نثر ترجمه این متون هم حتی‏المقدور باید فاخر و روان باشد. نثر معیار ترجمه این نوع متون نباید از سنخ «نثر معیار عرفی» باشد چون در این صورت شکوه متن را ساقط می‏کند. ترجمه باید از نوع «نثر معیار ادبی» انتخاب شود؛ به علاوه نه عربی گرا باشد و نه عربی گریز یا حتی عربی ستیز در واقع نه نثر سبک و روزمره شایسته این متون است و نه نثرهای مهجور و مغلق قدیمی؛ «کان بین ذلک قواما».

- پژوهش در کلام آسمانی قرآن، پژوهشگر را متوجه نکات حساس و ظریفی می‏کند که خوانندگان عادی قرآن به آن توجهی ندارند. آیا نکته یا نکاتی را در این باره به خاطر دارید که بیان کنید؟

قرآن کریم ریسمان رحمانیت خداوند است که از آسمان الوهی به سوی چاه دنیا آویخته شده تا انسان، یوسف جان خود را که در ظلمات ناسوت حبس شده، به کمک این ریسمان‏ هدایت از این چاه ظلماتی نجات دهد اما ممکن است کسی (به قول مولانا) این ریسمان را بگیرد و برعکس عمل کند؛ یعنی به جای اینکه بالا بیاید، برود ته چاه! این دیگر مربوط به خودش است که شخص بخواهد هوای نفس خود را به این کتاب حکیم تحمیل کرده و متوجه نکته‏های دقیق آن نشود که در این صورت همین حالت پیش می‏آید؛ «از خدا می‏خواه تا زین نکته‏ها/ در نلغزی و رسی در منتها/ زانکه از قرآن، بسی گمراه شد/ زان رسن قومی درون چاه  شد/ مر رسن را نیست جرمی ای عنود/ چون تو را سودای سر بالا نبود!»

- منظور، ضرورت خلوص نیت فرد برای مراجعه به آیات قرآن است...

درست است که شرط لازم فهم آیات را دانستن مقدماتی همچون صرف و نحو وعلم بلاغی و قصص و ... دانسته‏اند اما شرط نهایی یا به قول معروف، فوت آخر کوزه‏گری، آمادگی درون برای قبول هدایت و فهم درست است؛ «هدی للمتقین»، «و انه لذکری لمن کان له قلب». قرآن نامحرمان را نمی‏پذیرد، باید درون صاف و بی غرض باشد؛ «چون غرض آمد هنر پوشیده شد.» به قول ملاصدرا خیلی‏ها از حروف قرآن جز سیاهی مرکب نمی‏بینند ولی وقتی درون پاک شد، قرآن را جز نور نمی‏بینند؛ «تا گریزد هر که بیرونی بود».

- اشاره جالبی کردید؛ اینکه قرآن به نامحرمان رخ نشان نمی‏دهد.

درست است قرآن از نامحرمان حجاب می‏گیرد و خود را می‏پوشاند. «عروس حضرت قرآن، نقاب آنگه براندازد/ که دارالملک ایمان را مجرد بیند از غوغا» مولانا هم در «فیه‏ ما فیه» گفت: قرآن همچون عروس است که رخ به نامحرمان نشان نمی‏دهد. حجاب این عروس معنی، همان الفاظ و کلمات است. آنان که به قصد طعن و لجاجت یا هواهای نفسانی سراغ کلمات قرآن بروند، از مشاهده عروس معنی محروم می‏شوند؛ «چون‏که نامحرم در آید از درم/ پرده در پنهان شوند اهل حرم/ ار در آید محرمی دور از گزند/ بر گشایند از ستیران روی‏بند.

- اگر قرار باشد یکی از مهم‏ترین ویژگی‏های کار روی ترجمه و تفسیر قرآن را در مدتی هشت ساله در نظر بگیریم، باید به تحقیق و تفحص و بررسی در آن توجه کنیم. در این باره کمی توضیح دهید که چرا این‏قدر زیاد!

بیش از ده تفسیر مرجع و دسته اول و معتبر را مستند کار قرار دادم. منابعی که بسیار شناخته شده‏اند؛ مانند تبیان، مجمع‏البیان، کشاف و ... از تفاسیر معاصر هم منابعی چون فی ظلال، المیزان و نمونه را مورد استفاده قرار دادم. آیه به آیه و واژه به واژه به تفاسیر رجوع کردم و از خودم چیزی نگفتم. هر جا ضرورت پیش آمد، اقوال مفسران را در نهایت ایجاز آوردم؛ آن هم به صورت چکیده و نقل به معنی، نه به صورت رونویسی. رونویسی کار آسانی است ولی کار موجهی نیست چون خواننده را گیج و خسته می‏کند. این کار به صورتی تدوین شده که عموم علاقه‏مندان مطالعات قرآنی می‏توانند از آن به آسانی استفاده کنند ولی در عین حال، اهل فن هم از رجوع به آن بی‏بهره نخواهند شد. خلاصه کلام اینکه این اثر، جمع میان تحقیق علمی و ساده‏نویسی است؛ «تا چه قبول افتد و چه در نظر آید».

- کار روی قرآن، قطعا عنایات بسیاری را در زندگی آدمی جاری می‏کند. برای شما کدام اتفاق، مهم‏تر از سایر عنایات خداوند بود؟

وقایع اتفاقیه بسیار داشته‏ایم در اوایل سال 1384 بود که بر اثر غلیان فشار چشم برای یک هفته نابینای مطلق شدم. فشار چشم نباید از 20 درجه بالاتر رود اما برای چشمان من این مقدار حتی از 50درجه هم فراتر رفته بود، به طوری که اصلا قادر به دیدن هیچ چیز نبودم. حدود یک ماه به دلیل این فشار و دید بسیار ضعیف از کار جدا افتادم اما به لطف و عنایت پروردگار به مرور زمان بینایی‏ام بازگشت. دو سه ماه گذشت تا بینایی چشمانم به حدنصاب رسید حمداوشکرا.

 

(ان شاء الله در شماره آتی نوشتار حاضر، متنی برگزیده از "ترجمه روشنگر قرآن" را خواهید خواند که برای نخستین بار و به طور اختصاصی از سوی مجله قرآنی آیه منتشر شده است)

بنت‏الهدی صدر، مجله قرانی آیه


نوشته شده در یکشنبه 88/10/13ساعت 7:19 عصر توسط احمد نظرات ( ) | |


:قالبساز: :بهاربیست:








تصاویر مذهبی;

Google

در این وبلاگ
در کل اینترنت
کد جستجوگر گوگل

انواع کد های جدید جاوا تغییر شکل موس